بلاغت فارسی
علی محمد موذنی؛ صالح دوروند
چکیده
چکیدهمذهب کلامی عنوان یکی از صنایع ادبی است که از دیرباز در علم بدیع وجود داشته است. مذهب کلامی یعنی روش و شیوة متکلمین (عالمان اهل کلام و اصول). با اینکه مذهب کلامی از قرن سوم بهواسطة آثار جاحظ و ابن معتز در زبان عربی مطرح شده، این عنوان را در نخستین کتابهایی که فارسیزبانان و ایرانیان در باب علم بدیع نگاشتهاند نمیتوان یافت ...
بیشتر
چکیدهمذهب کلامی عنوان یکی از صنایع ادبی است که از دیرباز در علم بدیع وجود داشته است. مذهب کلامی یعنی روش و شیوة متکلمین (عالمان اهل کلام و اصول). با اینکه مذهب کلامی از قرن سوم بهواسطة آثار جاحظ و ابن معتز در زبان عربی مطرح شده، این عنوان را در نخستین کتابهایی که فارسیزبانان و ایرانیان در باب علم بدیع نگاشتهاند نمیتوان یافت و در نیمة دوم قرن هشتم هجری بسیار کوتاه به آن اشاره شده است و سپس از نیمة دوم قرن نهم هجری این عنوان بهصورت کامل و روشن به اینگونه کتب راه مییابد. در میان معاصران نیز چندتن در آثار خود سخنی از مذهب کلامی به میان نیاوردهاند؛ این علمای بلاغت عمدتاً در اواخر قرن ۱۳ و اوایل قرن ۱۴ کتابشان در علم بدیع نگاشته شده است. از قرن یازدهم به اینسو که بحث در بارة این صنعت در میان بدیعنویسان بیشتر رواج مییابد، تقسیمبندیهای جزئینگرانة دیگری نیز از سوی برخی بر آن افزوده میشود که در این پژوهش به آنها پرداخته خواهد شد. برخی از بدیعنویسان نیز به بیراهه رفتهاند و بحث از مذهب کلامی را با صنعتی دیگر چون حسن تعلیل خلط کردهاند. از این میان برخی در تعریف آن دچار اشتباه شدهاند و برخی دیگر در ارائة مثالها راه خطا پیمودهاند. این مقاله میکوشد پاسخهایی برای برخی ابهامات در این رابطه بیابد و به بعضی از اختلافات و اشتباهات نویسندگان در باب مذهب کلامی در کتابهای بدیع فارسی بپردازد.